نقش پیگیری در تربیت - بخش دوم
بزرگان دین و موضوع پیگیری در فعالیتهای تربیتی
علما و سلف صالح امّت نیز بر پیگیری وضعیت شاگردان خود حریص بودند. اگر در جلسات حاضر نمیشدند، جویای حال آنان میشدند تا جایی که برای اطلاع از وضعیت آنان به منزل آنان رفته و اگر مریض بودند از آنان عیادت میکردند و در تشییع جنازه آنان نیز شرکت میکردند.
۱- امام احمد بن حنبل –رحمةالله علیه:
ایشان یکی از شاگردانش را در حلقه درس نیافت، او بقی بن مخلد بود که بیمار شده بود. امام احمد باخبر شد که او بیمار شده است. بقی میگوید: فورا به همراه شاگردان به عیادت من آمدند. در میان اهل مهمانخانه هیاهویی به پا شد، شنیدم که میگفتند: نگاه کنید… او خودش است… امام مسلمین است که میآید… صاحب مهمانخانه فورا نزد من آمد و گفت: ای ابوعبدالرحمن، ابوعبدالله احمد بن حنبل امام مسلمین، به عیادتت میآید… ایشان آمدند و کنار سر من نشستند و این کلمات را گفتند: ای ابوعبدالرحمن، بشارت بده به ثواب و اجر خداوندی، دوران سلامتی، بیماری در آن وجود ندارد و دوران بیماری هم سلامتی در آن یافت نمیشود خداوند با شفایش تو را منزلت دهد و بیماری را با قدرت شفابخشش از تو دور کند…. دیدم که قلمها مشغول نوشتن عبارات ایشان هستند. [٣٤]
۲- ذهبی –رحمةالله علیه– نقل میکند که سعید بن المسیب دخترش را به ازدواج یکی از شاگردان حلقه درسش به نام کثیر بن المطلب بن ابی وداعه در آورد. روزی از روزها کثیر را در کلاس ندید، از حال او پرسید گفتند همسرش فوت کرده است. سعید به کثیر گفت: چرا ما را خبر نکردی تا حضور پیدا کنیم؟ سپس گفت: آیا همسر جدیدی اختیار کردهای ؟ کثیر گفت: چه کسی به منی که فقط دو یا سه درهم بیشتر پول ندارم دختر میدهد؟ سعید گفت: من. آنگاه با دو درهم دخترش را به ازدواج او درآورد. همسر جدید او کسی بود که عبدالملک بن مروان او را برای پسرش ولید خواستگاری کرده بود اما سعید مخالفت کرده بود و او را به همسری شاگرد کلاس درسش درآورد.
۳- ابویوسف یکی از شاگردان خاص امام ابوحنیفه –رحمةالله علیه– میگوید: «من در جستجوی حدیث بودم در حالی که از نظر مالی ضعیف بودم. روزی نزد امام ابوحنیفه بودم که پدرم آمد و گفت: پسرم، دنبال او (امام ابوحنیفه) راه نرو، او نانش گرم است اما تو محتاج هستی، اطاعت پدر کردم و تصمیم گرفتم دست از طلب حدیث بکشم. امام جویای حال من شده بود و از من پرسیده بود تا اینکه روزی مرا دید و گفت: کجایی؟ گفتم: به دنبال رزق و روزی… وقتی همه رفتند و من هم خواستم که بروم، امام کیسهای حاوی ۱۰۰ درهم به من داد و گفت: این را بگیر و خرج کن، هر وقت تمام شد مرا باخبر کن و از این به بعد در حلقه درس شرکت کن… مدتی گذشت و ۱۰۰ درهم دیگر به من داد و بعد از آن بدون اینکه من چیزی بگویم و انگار خودش باخبر بود به محض تمام شدن پول، دوباره به من پول میداد تا جایی که توانستم به اندازه نیازم علم را فرابگیرم… خداوند عوضش را به او بدهد و او را بیامرزد… این شاگرد یکی از عزتمندان جهان شد، پرچم علم را به دست گرفت و مذهب امام را بعد از او ترویج کرد و به نهایت آگاهی و فهم در علم فقه رسید که اگر بخشش و اکرام و پیگیری امام ابوحنیفه نبود چهبسا به این جایگاه نمیرسید… [٣٥]
نشانههای ضعف در پیگیری
شکی نیست که نشانههای ضعف پیگیری ممکن است در جوانب و عرصههای مختلف به وجود آید اما در اینجا میخواهم به طور ویژه و به دلیل اهمیت موضوع، در مورد نشانههای ضعف پیگیری در کلاسهای تربیتی صحبت کنم. زیرا در این کلاسهاست که مردانی جدی ساخته شده و دلها صیقل مییابند. بنابراین ضروری است که به این بخش مهم بپردازیم.
این نشانهها عبارتند از:
۱- غیبتهای مکرّر و تأخیرهای محسوس متربّیان بدون اینکه علت آن شناسایی شود یا عدم حضور بعضی از متربّیان در حلقات حفظ و دروس علمی بدون اینکه مربی احساس عدم حضور آنان کند خصوصا زمانی که متربّی به حضور منظم در کلاسها مشهور بوده است.
۲- آشفتگی در هماهنگی و عدم التزام به وعدهها
۳- وجود احساس سستی در بعضی از افراد کلاس و تشدید روز افزون آن، بدون اینکه مربی احساس کند
۴- وجود مشکلات در بین متربّیان و بزرگتر شدن آن؛ نمونههایی از این مشکلات به قرار زیر است:
الف- وجود روابط عاطفی و وابستگی بین متربّیان بدون اینکه مربی وجود آن را احساس کند…
ب- وجود اختلافات در بین متربّیان بدون اینکه مربی متوجه وجود آن شده باشد.
بدون شک وجود این اختلافات خطرناک است و اگر به موقع شناسایی و حل نشود سبب سقوط همه یا بعضی از متربیان از ادامه مسیر خواهد شد.
۵- عدم پیگیری برنامههای روزانهای که برای آنان در نظر گرفته شده است اعم از برنامههای قرائت، شنیدن نوارهای صوتی و یا دیدارهای تربیتی.
۶- ضعف در ارتباط با متربیان و رفتن به ملاقات آنان: چه بسا هفتهها میگذرد بدون اینکه مربی با یکی از متربیان تماس بگیرد یا به فکر دیدار آنان بیفتد.
۷- ضعف در اصل اخوت بین مربی و متربی
آثار ضعف در پیگیری
۱- ضعف فعالیت در بعضی از کلاسهای تربیتی به سبب وجود ضعف در پیگیری
۲- سقوط بعضی از جوانان از مسیر و عدم استمرار در آن به سبب وجود ضعف در پیگیری
۳- به هدر رفتن انرژی و زمان زیاد در بعضی از فعّالیّتهای تربیتی و دعوی در کلاسها و غیره… و در آخر، سستی و عدم اهتمام به فعّالیّتها که همه اینها نشانه ضعف در پیگیری است
۴- شکلگیری نسلی سست و تهی از جدیت که نمیتواند در مقابل فتنهها و وسوسهها ثبات داشته باشد.
۵- به وجود آمدن نسلی بیمار دل به سبب ضعف در پیگیری زیرا یکی از فواید پیگیری تهی کردن دلها از این بیماریهاست.
۶- امکان ندارد متربی در برابر کسی که به او اهتمامی ندارد سعه صدر داشته باشد.
۷- ضعف تولید و نتیجهگیری از کلاسها و فعالیتهای تربیتی.
اسباب وجود ضعف در پیگیری
۱- عدم وجود هم و غم دعوی نزد بعضی از مربیان به دلیل عدم احساس مسؤولیت و امانتداری.
نمیدانند که آنان نسبت به متربّیان مسؤول هستند و خداوند آنها را به عنوان امانتی نزدشان سپرده و فردای قیامت از آنها خواهد پرسید: آیا امانتدار خوبی بودید یا آنها را ضایع کردید؟ در جهت دلسوزی و نصیحت آنان تلاش کردید یا کوتاهی کردید؟
۲- سستی و تنبلی
زیرا پیگیری کار سختی است و نیاز به صبر و پشتکار دارد. به همین دلیل اولین مربی امت، رسول الله – علیه افضل الصلاة و اتم التسلیم- به استمرار از عجز و سستی به درگاه خداوند پناه میبرد زیرا این دو در مسیر ادای وظیفه مربی، موانعی ایجاد خواهد کرد. دعای رسولالله -صلی الله علیه و السلام- همیشه این بود: بار خدایا از ناتوانی و عجز به تو پناه میآورم. [٣٦]
۳- مشغول شدن به برنامههای ثانویه و غیر ضروری که میتواند آنها را به دیگران واگذار کند و خود بر حسن اجرای آن نظارت داشته باشد، مانند گذاشتن برنامههای تفریحی برای متربیان. اینگونه برنامهها جزء برنامههای ثانویه است که مربی میتواند با راهنمایی و نظارت خود اجرای آن را به دیگران بسپارد.
۴- عدم مدیریت صحیح وقت
آن قدر مربی وقت خود را بیهوده هدر میدهد که از پیگیری و رسیدگی به وضعیت خود هم باز میماند چه برسد به وضعیت متربیان.
۵- واگذاری اجرای پیگیری به دیگران
به عنوان مثال مربی، پیگیری بعضی از قضایا را به یکی از متربیان میسپارد. اصل بر این است که در قضایای مهم و حساس مربی بین خود و متربیانش واسطه قرار ندهد و خود مستقیماً موضوع را پیگیری کند، زیرا در مربی هیبت و ویژگی شخصیتی و تأثیرگذاری خاصی وجود دارد که چهبسا در واسطه و شخصی که به نیابت کار را انجام میدهد وجود نداشته باشد.
۶- مشغول شدن مربی به همسر و فرزندان
خداوند میفرماید: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ)[التغابن: ١٤] «ای کسانی که ایمان آوردهاید! به راستی (بعضی) از همسرانتان و فرزندانتان دشمنان شما هستند، پس از آنها برحذر باشید و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید، بیگمان الله آمرزنده مهربان است»
و خداوند میفرماید: (زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ * ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ) [آل عمران: ١٤]«محبت خواستنی ها(ی مادی) از (جمله) زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای نشاندار و چهار پایان و زراعت، برای مردم آراسته شده است، اینها (همه) کالا و متاع(زود گذر) زندگی دنیاست. و (حال آنکه) سر انجام نیک نزد خداست.»
معنای این آیه میرساند که اگر حب و علاقه به موارد مذکور در آیه و در رأس آنان همسر و فرزندان بر طاعت خدا و رسول مقدم باشد، مذموم است. بدون شک پیگیری وضعیت متربیان از طرف مربی، طاعت خداوند عزوجل محسوب میشود. [٣٧]
۷- مشغول شدن مربی به تجارت، ساختمانسازی و شغل خود
آن قدر عشق و علاقه به آنها در دلش قرار گرفته که نمیتواند آن را از دل خود بیرون کند به گونهای که تجارت و شغل بزرگترین هدف او شده که برای آنان همه چیز را، حتی دین خود را فدا میکند در حالی که اینها باید وسیله باشد نه هدف. بنابراین از دعوت و پیگیری وضعیت متربیان بازمانده است. [٣٨]
۸- ضعف در اولویّتبندی، برنامهریزی، ساماندهی
مربی هیچگونه برنامهی مرتب و منظم و هماهنگی ندارد که بتواند از طریق آن به موضوع پیگیری هم برسد. بلکه در امور زندگی و برنامههایش نوعی بینظمی و سرگردانی وجود دارد که اگر چنین نبود حتماً به موضوع پیگیری هم میرسید.
۹- عدم آگاهی به فقه اولویات
بر این اساس در عملی کردن مفهوم توازن و تعادل در زندگی دچار ضعف شده است در نتیجه به جانبی از جوانب زندگی بیشتر رسیده است و از همین جاست که در قضیه پیگیری موانعی ایجاد شده است.
نتایج مثبت پیگیری
۱- پیگیری، ثبات و استمرار متربیان بر مسیر اصلاح و عدم بازگشت از آن را به دنبال خواهد داشت. چقدر جوانانی بودهاند که با وجود موانع و مشکلات زیادی که با آن مواجه بودهاند اما اول به فضل خداوند و دوم به سبب پیگیریهای مداوم مربی و تنها نگذاشتن این جوانان در مشکلات خود، در این مسیر ماندهاند. و از آن طرف چقدر جوانانی بودهاند که به سبب ضعف و سستی در قضیه پیگیری (عدم پیگیری بماند) از مسیر منحرف شدهاند.
۲- در سایه پیگیری، متربّی به پیشرفت، تحوّل و توسعه دست خواهد یافت. در سایه همین پیگیری است که متربی دائماً تعدیل و ارزیابی میشود و به واسطه آن نقاط ضعف او شناسایی و معالجه شده و نقاط قوتش نیز شناسایی و تقویت میشود.
۳- قوی ظاهر شدن در فعّالیّتهای تربیتی و حُسن بهرهوری:
همانگونه که یکی از فوائد پیگیری، تعدیل و ارزیابی مستمر متربی و دستیابی او به تحول و توسعه است، خود فعالیتهای تربوی نیز او را تعدیل کرده، نواقصات او را معالجه و نقاط قوت او را تقویت میکند و در نهایت به توسعه و پیشرفت میرساند.
۴- اعتماد بیشتر متربی به مربی و ایجاد روحیه اخوت بین آن دو:
وقتی متربی ببیند مربی دائماً وضعیت او را رصد میکند و پیگیر است، اعتماد او به مربی بیشتر شده، روحیه برادری بین آنان عمیقتر گشته و موجب میگردد تا متربّی با انشراح صدری بیشتر مفاهیم و مطالب را از مربی دریافت کند.
۵- متربی، پیگیری را میآموزد و به جای مربی آن را انجام میدهد اما این بدان معنا نیست که متربی دیگر نیازی به پیگیری مربی ندارد لیکن این امر موجب میگردد که متربی خودش را دائماً رصد کند و بر خودش مراقبت و نظارت داشته باشد.
۶- صیقل خوردن شخصیت متربی با معالجه جوانب ضعف شخصیتی او، همانگونه که برای ابن عمر -رضی الله عنه- رخ داد وقتی که رسول الله -صلى الله عليه وسلم– در ستایش شخصیت ایشان فرمود: عبدالله مردی خوبی است البته اگر نماز شب خود را بخواند. این داستان نشان میدهد، پیگیری مستمر و مداوم رسول الله -صلى الله عليه وسلم– نسبت به یارانش موجب شده است تا عبدالله –رضی الله عنه- به قصور و کوتاهی خود واقف گردد. اما پیگیری رسولالله -صلى الله عليه وسلم– به اینجا ختم نشد بلکه وقتی فهمید که عبدالله این کوتاهی خود را جبران کرده، به پیگیری خودشان ادامه دادند تا مبادا او نماز شب را رها کند و فرمود: ای عبدالله مانند فلانی نشوی که نماز شب میخواند بعد آن را ترک کرد.
۷- به وجود آمدن اعتماد و خودباوری در درون متربی، بهگونهای که از خلال پیگیریهای مداوم مربی، متربی به این احساس خواهد رسید که در نزد مربی منزلت و شخصیّت خاصی دارد.
ارجاعات:
[٣٤] الرفق فی التعامل مع المتعلمین ٢٢٠
[٣٥] مبدا الرفق مع المتعلمین ٢٠٢، با اندکی تصرف
[٣٦] روایت از مسلم، ٤/٢٠٨٨
[٣٧] ظاهرة ضعف الایمان ٢٥ با اندکی تصرف
[٣٨] تراجع الهم الدعوی با اندکی تصرف
- افزودن نظر جدید
- 1331 بازدید
-
نسخه مناسب چاپ